مادرتان را دوست داشته باشید که این
سرآغاز تمام عشقهاست
تویادت نیست اما من یادم است روزهایی که بی صبرانه رنج بارداری راتحمل
میکردم به امید درآغوش کشیدن تو.تویادت نیست اما من یادم است شبهای
یبشمار بیداری بر بالینت را وروزهای شیرینی که یک کلمه را میباید بارها تکرار
میکردم تا بیاموزی سخن گفتن را.زمانهایی که دستان کوچکت را میگرفتم تا
بیاموزی چطور راه بروی و............
زمان چه زود گذشت آری دلبندم آن روز تو ناتوان بودی ومرا داشتی.امروز من
درمانده ام وترا ندارم چه رسم بدیست زندگی
دوستت دارم تو را دیوانه وار
از تو احیاء شد چنین دنیای عشق
ای انیس لحظه های بی کسی
در دلم برپا شده غوغای عشق
تشنه آغوش گرم تو منم
من که مجنونم توئی لیلای عشق
|